“گام ساده یک فرد شجاع این است که در دروغ شرکت نکند. یک کلمه حقیقت بیشتر از دنیاست.” الکساندر سولژنیتسین
من در معمایی معروف به “The Big Easy” به دنیا آمدم و بزرگ شدم. در آنجا، که در امتداد سواحل رودخانه بزرگ می سی سی پی، بین خلیج خزنده و دریاچه پونتچارترین، ریشه داشت، برای انجام همه چیزهایی که مربوط به طبیعت انسان بود، به خدمت سربازی گرفتم. من زن اصلی جنوبی هستم، به عبارت دیگر، من مخالفت می کنم که اکثر آنها هرگز نمی توانند دقیقاً تعریف کنند که آن برچسب واقعاً چه چیزی را نشان می دهد. آب نمک زیر سطح دریا جایی که فرد احترام می گذارد. محله های ماندگار، نیروی موج طوفان، اخلاق مردی گراس، و تقدس خانواده نسلی-من می دانم که تعلق به یک فرهنگ ارگانیک متنوع چیست.
در اوایل زندگی، مسیر شغلی من مارپیچ شد و منتهی به دورههای کوتاهی از زندگی در تجربیات مختلف شد، زیرا علاقههایم به نقاشی، تئاتر موزیکال و هنرهای آشپزی را افزایش دادم. تجربیات جوان من هدف من را تکامل بخشید و مهارت های شهودی من را تقویت کرد و من به یک متخصص پزشکی متخصص در سلامت روان با تمرکز بر نیازهای کودک / نوجوان تبدیل شدم. پس از چندین دهه زندگی در NOLA، و پس از طوفان کاترینا که واقعیتهای شهرهای داخلی امروزی را آشکار کرد، تصمیم اساسی گرفتم که به جایی نقل مکان کنم که من و خانوادهام تابستانهایمان را در جستجوی یافتن امنیت و مدنیت در زندگیام میگذراندم.
در بالای یکی از “کوه های پدربزرگ” اکنون در یک جامعه کوهستانی اسموکی در شرق تنسی نشسته ام. اگرچه، من سالهای شکلگیری خود را در لوئیزیانا عوض نمیکنم، متأسفانه، آن دوران آمریکا دیگر در زمانهای که ما زندگی میکنیم قابل دستیابی نیست – تغییر مسیر بهترین تصمیم بود “Evah!”
من یک جنگجو برای آزادی و حقیقت هستم، غرق در تاریخ آبا و اجدادی ام، دائماً به من یادآوری می شود که سکون و درون نگری ذهن و قلب را گسترش می دهد تا درک دقیق تری از همه چیز در دنیای درونی و بیرونی ما داشته باشد. همه ما مقدر شدهایم که خود را در برابر صخرههای فرهنگی پوسیده از هم گسیختگی بشریت بکوبیم تا زمانی که درک کنیم که لحن اخلاقی مشترک برای یک جامعه آزاد ضروری است. فرهنگ سالم، فرهنگی است که بسیاری از افراد منحصربهفرد درک میکنند که سایه و عمق را به تجربه زندگی میبخشند، با این حال همگی حقایق اساسی را که همه ما را به هم پیوند میدهند – یک لحن اخلاقی اجتماعی – میپذیرند. نابردباری، سانسور، بینبخشی، لغو فرهنگ، بیتفاوتی و جهل، فقط ظلم و ستم را دامن میزند. تفکر انتقادی، تمایز، و مخالفت حق فردی شماست که توسط دولت اعطا نشده است – و همیشه باید از آن محافظت، حمایت و دفاع کرد.