افکار یکشنبه: “خوشا به حال کسانی که مورد آزار و اذیت قرار می گیرند” – فرهنگ شکایت و قربانیان جعلی لازم نیست اعمال شوند


وقتی نسل های آینده در مورد اوایل قرن بیست و یکم بخوانند، یک اصطلاح برجسته می شود – “بزه دیده شناسی”.

چرا بسیاری در فرهنگ غربی ما مصمم به شناسایی قربانی هستند؟
و چرا بسیاری دیگر مشتاقند این ذهنیت نارضایتی را با تقویت آن با سیگنال‌های فضیلت تغذیه کنند؟

دو نمونه اخیر از این دکترین قربانی شناسی عبارتند از: تیرانداز ترنس که کودکان و بزرگسالان را در یک مدرسه مسیحی قتل عام کرد و مرد سیاه پوستی که مشتریانی را در قطاری در نیویورک تهدید می کند که وقتی مسافران او را تحت کنترل خود درآوردند جان خود را از دست دادند.

چپ سیاسی فیلمنامه را در مورد یک زن ترنس قاتل دسته جمعی که وضعیت روانی او اعمالی را که به عنوان شیطان خالص تجسم می یافت، تسهیل می کرد. او به عنوان قربانی مورد ستایش قرار می گیرد، حتی در هنگام مرگ، او در برخی تصورات پیچیده بیمار به شهادت رسیده است، او به عنوان یک قهرمان برای فرهنگ رادیکال شکایت ترنس عمل می کند.

پس از آن مرد جوان سیاهپوست با سابقه دستگیری یک مایلی به خاطر اعمالی مانند ربودن کودک، آزار و اذیت مردم، تهدید لفظی و ضرب و جرح بدنی است که در زمان مرگ، حکم جلب وی صادر شده بود. برای حمله او یک جعل هویت مایکل جکسون بود که مسائل مربوط به سلامت روانی او مجاز بود هر روز در اطراف عوام عمومی نیویورک بازی کند.

چند مرد از آزار و اذیت تهدیدآمیز، تحریکات فیزیکی و پرخاشگری او در قطاری در حال حرکت دست کشیدند و یکی از آن مردها از چنگال خفه استفاده کرد در حالی که عامل دعوا می کرد و به مبارزه با سه مرد دیگر که او را نگه داشته بودند ادامه می داد. متأسفانه این مرد بر اثر انسداد راه هوایی جان خود را از دست داد. واضح است که این هدف قهرمانانی نبوده است که برای محافظت از مسافران قطار در برابر تهدید معتبر قدم برداشتند. نتایج سم شناسی دارویی هنوز در انتظار است.

سرفصل ها فریاد می زدند و قربانی دیگری به مسیحی شبیه عیسی مسیحی تبدیل می شود که چپ ها او را به جورج فلوید جدید احیا می کنند و معترضان عدالت اجتماعی به خیابان ها می آیند.

این نیاز به حمایت از مجرمان به عنوان قربانیان قهرمان آزار و شکنجه و تعیین مدافعان به عنوان آزاردهنده چیست؟ چندی پیش در فرهنگ خود، ما شجاعانی را که برای نجات ما از آسیب وارد شدند، به عنوان محترم و محترم در میان شهروندان خود تجلیل کردیم. جنایت واقعی در چشمان ما آشکار شد و قربانیانی که مرتکب و سوء استفاده از دیگران شدند، مورد اخم قرار گرفتند. فقط یک خیابان یک طرفه وجود داشت که خواستار عدالت برای قربانی صالح بود. امروز، ما وضعیت قربانی را برای دستیابی به تظاهر پیچ خورده از پیروزی یا قامت برای دستیابی به یک برنامه سیاسی تعیین می کنیم.

چپ برای چندین دهه از معناشناسی برای جابجایی موثر پنجره اورتون استفاده کرده است. از آنجایی که این پست بخشی از یک مجموعه در افکار یکشنبه بیایید به کلمه تحت تعقیب یا آزار و اذیت از دریچه کتاب مقدس نگاه کنیم، نه فقط یک کلمه سیاسی.

اشعیا 50:10: «چه کسی از شما از خداوند می ترسد و از کلام بنده او اطاعت می کند؟ هر که در تاریکی راه می‌رود و روشنایی ندارد، به نام خداوند توکل کند و بر خدای خود توکل کند.»

در اینجا، خداوند به کسانی که احساس آزار و اذیت و محکومیت می کنند، می آموزد که در تاریکی بایستند، جدا از احساسات، ادراکات و شرایط استقامت کنند. و بدانید که رها نخواهید شد، حتی در آنچه که به عنوان آزار و اذیت تلقی می شود، رهایی خواهید یافت.

آیا عیسی ما را برای آزار و شکنجه آماده کرد؟ به سخنان او در هنگام نشستن با شاگردان در کوه زیتون توجه کنید:

متی 24، آیه 9: «آنگاه شما را برای آزار و اذیت و کشته شدن تسلیم خواهند کرد و به خاطر من مورد نفرت همه ملل قرار خواهید گرفت.»

از منظر تعالیم مسیحی، آزار و شکنجه هم به رنج مسیح و هم به هشدارهای عیسی در مورد آزار و شکنجه و خصومت نسبت به افرادی که تعالیم او را می پذیرند و از حمایت از او خجالت نمی کشند، مرتبط است.

تاریخ منعکس کننده این پیشگویی است زیرا تخمین زده می شود که بیش از 70 میلیون مسیحی در طول تاریخ به شهادت رسیده اند و بیش از نیمی از این مرگ ها در قرن بیستم رخ داده است. در سال 2022 افغانستان، کره شمالی، سومالی، لیبی و یمن در صدر فهرست قرار گرفتند. علاوه بر این، تخمین زده می شود که 360 میلیون مسیحی در جهان امروز به دلیل ایمانشان آزار و اذیت شدید را تجربه می کنند. البته سایر ادیان نیز میراث آزار و اذیت خود را دارند.

شهادت امروزی میله بسیار پایینی دارد، فکر نمی کنید؟ منظورم این است که شما حتی مجبور نیستید بمیرید، بلکه صرفاً یک حمله خرد را اعلام کنید و در حین انجام آن در کنار قبیله بیدار بایستید. نمونه های زیادی از کسانی وجود دارد که به عبارات اشاره شده در کتاب مقدس در مورد آزار و شکنجه و آنچه مسیحیان ممکن است در روزهای آینده در آن موضوع متحمل شوند، اعتقاد داشتند.

من اغلب به یاد آزار و شکنجه کایلا مولر و درس هایی که او از مصیبت هایش می داد می افتم. کایلا برای چنین زندگی جوانی داستان قابل توجهی داشت. او معتقد بود که ایمان او به عمل و مسئولیت نیاز دارد، بنابراین او برای تسکین رنج در جهان تلاش کرد. ” او یک بار نوشت: “من خدا را در چشمان رنجور که در چشمان من منعکس شده است، می یابم.” او خطاب به خدا افزود: «اگر تو در من اینگونه آشکار شده‌ای، تا ابد در جستجوی تو خواهم بود».

کایلا در حین خدمت به عنوان امدادگر در سوریه توسط اعضای یک هسته داعش به گروگان گرفته شد. او به مدت 18 ماه زندانی ماند و هر نوع آزار و اذیتی را به همراه چند زن اسیر دیگر تحمل کرد. او در نهایت زندانی شخصی ابوبکر البغدادی، رهبر داعش شد. گزارش شده است که او از پیوستن به سایر اسیران خود، چهار زن، خودداری کرده است که برای فرار از اسیران برنامه ریزی کرده و به آنها می گویند: “من آمریکایی هستم و اگر با شما فرار کنم، آنها هر کاری می کنند تا دوباره شما را پیدا کنند. من خواهم ماند».

این زنان شجاع دیگر موفق شدند آزادی خود را به دست آورند و نامه ای را که کایلا به پدر و مادرش نوشته بود به صورت غیر قانونی خارج کردند. در اینجا بخشی از آنچه این زن جوان مؤمن شگفت انگیز در یکی از تاریک ترین شرایط آزار و شکنجه که می توانید تصور کنید، نوشته است.

او می‌نویسد: «اگر می‌توانی بگویی که من در تمام این تجربه رنج کشیده‌ام، تنها به این دلیل است که بدانی چقدر رنج کشیده‌ام. یادم می آید که مامان همیشه به من می گفت در مجموع، در نهایت، تنها کسی که واقعاً داری خداست. کایلا نوشت: من در این تجربه به جایی رسیده‌ام که به تمام معنا خود را تسلیم خالق خود کرده‌ام زیرا به معنای واقعی کلمه هیچ کس دیگری وجود نداشت. به خدا و به دعای شما در سقوط آزاد احساس می‌کنم که در گهواره هستم.»

کایلا مولر به دست بغدادی درگذشت، اما شهادت زنده او به همه ما یادآوری می کند که قدرت نور از قدرت تاریکی بیشتر است و قدرت انجیل شما را نجات خواهد داد.

آزار و شکنجه کایلا بر ژیمناستیک ذهنی پوچ که فرهنگ بیداری برای ایجاد و ارتقای وضعیت قربانی درگیر است، نور می تاباند. هیچ کسی جرات انکار این را ندارد که کایلا و بسیاری دیگر در این دنیا تحت آزار و اذیت قرار گرفته اند. پس چرا خیلی ها هنوز هم توهم شهدای بحران ساز و مقوای بریده شده را تغذیه می کنند؟

مهم نیست که وضعیت ایمانی دارید، به این فکر کنید که اجازه دهید نور بر این نمایش دلقک فرهنگی بتابد، و دفعه بعد که به علامت فضیلت احضار شدید – به سادگی خودداری کنید و واضح را بیان کنید. خدا می‌داند که بار آزار و شکنجه بسیار زیادی را تحمل کرده‌ایم که نمی‌توانیم آن‌ها را بر دوش قربانیان جعلی متحمل کنیم.

اگر این مقاله را آموزنده یافتید، لطفاً یک کمک مالی کوچک به ما در نظر بگیرید فنجان قهوه برای کمک به حمایت از روزنامه نگاری محافظه کار – یا انتشار این خبر. متشکرم.

منبع سندیکای مقاله اصلی RWR.


دیدگاهتان را بنویسید